چگونه با فرد افسرده رفتار کنیم :
آیا تا به حال با افراد مضطرب و افسرده برخورد داشته‌اید؟ آیا دوست و یا خانواده‌تان با چنین شرایطی مواجه شده‌اند؟ بهترین راه برای مقابله با این افراد چیست؟ چه بایدها و نبایدهایی را باید در نظر بگیریم؟
افسردگی و اضطراب امروزه به امری بسیار شایع تبدیل شده است. احتمالا اگر یکی از دوستان خود را در حالتی پریشان و افسرده ببینید، رابطه ی نزدیک آن فرد با شما سبب میشود تا حس او را دریافت کنید و برای بهبود حالش تلاش کنید. و هرچه دوستی و رابطه شما نزدیک‌تر و صمیمی‌تر باشد، تلاش شما صورت جدی‌تری به خود خواهد گرفت.
موضوع افسردگی با اینکه در دنیای پر از مشغله امروزه امری بسیار شایع است اما هنوز به طور کامل درک نشده است. حتی راه حل قطعی و جدی برای آن ارائه نشده است. حال اگر دوست دارید که برای فرد مقابل مفید باشید، اول باید اطمینان کسب کنید که تا حد امکان مخاطب خود را درک کرده اید. برای درک کردن فرد مقابل چگونه رفتار کنیم؟
"همه چیز طلوع درخشانی خواهد داشت و مشکلت حل خواهد شد."، "نفس عمیق بکش تا هوای تازه را جذب کنی"، "تفکر مثبت داشته باش تا حالت خوب شود!، "بهش فکر نکن تا اذیت نشی."، همه این‌ها دیالوگ‌هایی هستند که ممکن است در تلویزیون دیده باشیم و یا خودمان در بدترین شرایط از دوستان‌مان شنیده باشیم. ممکن است برای فرد افسرده این راه حل‌ها در دسترس و مفید باشد اما نباید فراموش کنیم که افسردگی یک "اختلال" است ، نه یک حس زودگذر. این کلیشه‌های قالبی باعث میشود تا مخاطب حس کند شما به جای ارائه راه حل، دارید مشکلش را پس می‌زنید، یعنی دقیقا مخالف آن چیزی است که شما سعی در انجام آن دارید.
یکی از بدترین کارهایی که ممکن است افراد هنگام برخورد با فرد افسرده انجام دهند، تغییر ناگهانی رفتار است. ممکن است این رفتار به علت مراعات حال فرد افسرده باشد، اما با این حال تاثیر منفی روی او می‌گذارد.
به طور مثال اگر جشنی را ترتیب داده‌اید، دوست‌تان را در لیست مهمان‌ها قرار نمی‌دهید و او را دعوت نمی‌کنید! چرا؟ فقط به خاطر اینکه حس می‌کنید دوست‌تان به خاطر حال بدی که دارد ممکن است دعوت شما را قبول نکند. شما در هر حالتی باید مثل قبل با او رفتار کنید، حتی اگر اطمینان دارید که او شما را پس می‌زند.
در واقع شما با این کار دارید خیرخواهانه روی غم او تمرکز می‌کنید و این موضوع باعث میشود که او هم بر روی مشکلش بیشتر تمرکز کند و حس بدتری داشته باشد. پس سعی کنید رفتار خود را ثابت نگه دارید، درباره موضوعات مشابهی صحبت کنید که قبلا صحبت می‌کردید، برایش جوک‌های خنده‌دار بفرستید. این کارها در آن ها حس نرمال بودن ایجاد می‌کند.
افسردگی می‌تواند افراد را به طور ناگهانی تغییر دهد. ممکن است آن‌ها مثل قبل حس برون‌گرایی نداشته باشند و دور خود یک حصار ایجاد کنند. مثلا اگر قبلا دوست شما تمام وقتش را در مهمانی صرف می‌کرده، ممکن است الان تنها بودن و نشستن در خانه را ترجیح دهد. در این حالت شما باید به سمت او بروید. کمی ابتکار عمل در این زمینه می‌تواند حال دوست شما را بهتر کند.
افراد افسرده ممکن است علاقه‌مندی‌شان را به امور و سرگرمی‌هایی که قبلا باعث خوشحالی و حس خوب در آن می‌شد از دست بدهند. در واقع افسردگی مثل یک ابر بزرگ است که حس شوخ‌طبعی و لذت را در پرده‌ای از مه فرو می‌برد. در این شرایط بهترین کار این است که به آن‌ها نشان دهید که به ایشان فکر می‌کنید و مشکل‌شان برای‌تان مهم است. مثلا اگر دوست‌تان به نویسندگی علاقه‌مند است، می‌توانید برایش یک جعبه از ابزار نویسندگی ببرید. و یا اگر معتاد باغبانی است می‌توانید به او پیشنهاد دهید تا در جمع‌آوری و برداشت محصولات گیاهی به شما کمک کند. این توجه‌های کوچک او را در مسیر درستی حمایت می‌کند.
به دوست‌تان اطمینان دهید که هروقت به کمک احتیاج داشت شما در دسترس هستید. حتی اگر او به این مساله توجهی نکرد باز شک نداشته باشید که حس راحتی می‌کند و مطمئن میشود که همیشه کسی برای حمایت از او و گوش دادن به صحبت‌هایش هست. اگر زمانی دوست‌تان برای صحبت پیش شما آمد، بدون هیچ گونه پیش‌داوری و قضاوت به صحبت‌هایش گوش دهید.
او ممکن است حس و حال بیرون آمدن با شما را نداشت باشد، یا ممکن است به علت مشغله ذهنی جواب تماس‌ها و پیام‌های‌تان را ندهد و برنامه‌هایش را یکی یکی کنسل کند. در چنین شرایطی بدترین کاری که می‌توانید انجام دهید این است که از او ناراحت شوید و یا کینه‌ای به دل بگیرید. مبتلایان به افسردگی به خاطر مشکلاتی که دارند ممکن است به اندازه کافی حس احساس مسئولیت نداشته باشند. سعی کنید در این شرایط صبور باشید زیرا دلخوری هیچ کمکی به او نکرده و حتی به شما هم آسیب می‌رساند.
تا هنگامی که برای خودتان بهترین نباشید، هیچ وقت نمیتوانید الگویی عالی برای دیگران باشید. این که بخواهید با زور برای بهبود افسردگی و حل مشکل کسی اقدام کنید ممکن است فقط باعث خستگی مفرط شما شود و حتی منجر به افسردگی خودتان شود. فراموش نکنید که شما یک درمانگر نیستید، اما می‌توانید یک منبع خوب برای آرامش برای دوست‌تان باشید و وقتی او از افسردگی به شما پناه می‌آورد درکش کنید. سعی کنید در درجه اول خودتان را از خطر حفظ کنید و تا زمانی که از شما تقاضای کمک نکرده برای او اقدامی نکنید.
درباره این سایت